انفعال و سکوت برای احقاق حق آبه پذیرفتنی نیست/ افکار عمومی سیستان و بلوچستان در انتظار اقدام عاجل دستگاه دیپلماسی
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۸۷۳۲۵
اظهارات اشرف غنی در چهارم فروردین ماه و مراسم افتتاح بند کمال خان افغانستان نیازمند پیگیری های سریع و همه جانبه دستگاه دیپلماسی برای احقاق حق جمهوری اسلامی ایران و استان سیستان و بلوچستان جهت دریافت حق آبه تالاب هامون و رودخانه هیرمند است و مردم انفعال و سکوت در این خصوص را به هیچ عنوان نمی پذیرند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از عصرهامون، پاییز سال گذشته در اخبار واصله از آن سوی مرز و در کشور افغانستان ویس بصیر، معاون اداری ریاست تنظیم آب گفت: آبگیری آزمایشی برای بررسی موضوعات تکنیکی در بند کمال خان آغاز شده است و کار برای تکمیل و آغاز بهره برداری از این بند به شدت جریان دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همچنین محمد اشرف غنی در مراسم افتتاح فاز سوم بند کمال خان گفته آب، آبروی ماست و حفظ آبرو هدف ملی ماست و باید مهار شود و در اختیار ما قرار گیرد.
این خبرها نگرانی های زیادی را در میان مردم تنگه احد ایران برای تامین آب مورد نیاز کشاورزی، دامداری، صیادی حتی آب شرب مورد نیاز سیستان و زاهدان ایجاد کرد.
آب ولایت نیمروز را با افتخار به ایران میفروشیم
در این میان نوروز امسال و افتتاح بند کمال خان و سخنرانی رئیس جمهور افغانستان نگرانی ساکنان این خطه از کشورمان را بیش از پیش کرد و پیگیری همه جانبه برای احقاق حقوق کشورمان در تامین حق آبه هیرمند و تالاب هامون بیش از گذشته ضروری شد.
چهارم فروردین ماه امسال، اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان در مراسم افتتاحیه بند کمال خان در مرز ایران و افغانستان اعلام کرد: به تعهد خود در برابر حقآبه ایران متعهد هستیم و در صورت تقاضای مازاد از سوی ایران حاضر به تبادل نفت در برابر آب خواهیم بود.
وی همچنین بیان کرد: آب را مفت در اختیار هیچکس قرار نمیدهیم و آب ولایت نیمروز را با افتخار به ایران میفروشیم، اگر ایران تیل(نفت) داد، میتواند آب بخواهد.
محمداشرف غنی با یادآوری معاهده آب هلمند گفت: این معاهده، معاهده همه مردم افغانستان با ایران است، پس از این افغانستان کلید هلمند را در دست خود دارد و تعهد خود را با ایران اجرا میکند، فرستادن آب اضافهتر از تعهد تنها با مذاکره و گفتگو محقق خواهد شد.
با توجه به اظهارات اخیر رئیس جمهور افغانستان در خصوص آب، مردم سیستان و بلوچستان خواهان پیگیری همه جانبه این حق از سوی دستگاه دیپلماسی هستند.
خشکسالی های بیش از دو دهه در سال های اخیر طوفان های بسیار سختی را عاید مردم سیستان کرده است، بستر تالاب هامون طی فرسایش های متناوب کانون بحران طوفان های شن و ذرات گرد و غبار است.
این آسیب به حدی زیاد است که گاهی علاوه بر سیستان زاهدان نیز متاثر از طوفان های حوزه شمال استان می شود وغلظت ذرات گردو غبار در مرکز استان نیز به حد غیرمجاز و بحران می رسد.
طرح آبیاری 46 هزار هکتار از اراضی دشت سیستان با لوله که در سال های اخیر در این منطقه اجرایی شده بود هم با قطع سیلاب ورودی از افغانستان به سرنوشت مبهمی دچار شده است و تکلیف میلیاردها دلار سرمایه ای که در این طرح هزینه شد با عدم تامین آب مورد نیاز آن مشخص نیست.
انفعال و سکوت در دستگاه دیپلماسی پیرامون حق آبه رودخانه هیرمند
محمد سرگزی نماینده مردم سیستان در مجلس شورای اسلامی به تازگی در تذکر شفاهی در صحن علنی مجلس خطاب به وزیر امور خارجه بیان کرد: برنامه و دیپلماسی وزارت خانه شما در طول سالیان گذشته در خصوص پیگیری حق آبه رودخانه هیرمند که حیات و معیشت بیش از یک میلیون نفر از ساکنان تنگه احد جمهوری اسلامی ایران به آن وابسته است و دریاچه هامون و جلوگیری از احداث سدهای نامتعارف بر روی رودخانه هیرمند چه بوده است؟
وی ادامه داد: با توجه به معاهدات بین المللی و نظریه بهره برداری معقول و منصفانه کشورها حق ندارند بر روی رودخانه های مشترک به طور خودسرانه دخل و تصرف و حقوق کشورهای پایین دست رودخانه های مشترک را تضییع کنند، اما متأسفانه تاکنون، مسئولان ما نسبت به سیاست سدسازی و انحراف آب به سمت گود زره دولت افغانستان واکنش موثری نشان نداده اند، آیا در این موضوع اقدام هرچه سریع تر دستگاه دیپلماسی را نباید انتظار داشت؟
عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی خطاب به ظریف اظهار کرد: این همه انفعال و سکوت در دستگاه دیپلماسی پیرامون حق آبه رودخانه هیرمند از باب چیست؟
در مقابل افکار عمومی مردم رنجدیده سیستان و بلوچستان پاسخگو باشید
فداحسین مالکی، نماینده مردم زاهدان و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس شورای اسلامی نیز که چندی پیش در پاسخ به اظهارات رئیس جمهور افغانستان به خبرنگار ما اعلام کرده بود اظهارات اشرف غنی، خارج از عرف دیپلماسی و بینالمللی است در جلسه اخیر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی که با حضور وزیر امور خارجه بیان شد خطاب به وی گفت: چرا اجازه میدهید که دولت نیمبند افغانستان تحت تأثیر عوامل خارجی به ملت ما و قوانین بینالمللی بیحرمتی کند؟
وی از وزیر امور خارجه خواست تا در مقابل افکار عمومی و به خصوص مردم رنجدیده سیستان و بلوچستان پاسخگو باشند.
رئیس فراکسیون مرزنشینان مجلس با اشاره به اقدام اخیر دولت افغانستان در افتتاح سد کمالخان و صحبتهای نسنجیده اشرف غنی رئیس جمهور این کشور، به عملکرد دستگاه دیپلماسی و وزارت خارجه در مقابل این اقدامات غیرقانونی و توهین آمیز اعتراض کرد.
مالکی همچنین با اشاره به سفر اخیر ظریف به تاجیکستان و ملاقات با اشرف غنی رئیس جمهور و اتمر وزیر امور خارجه افغانستان گفت: آقای ظریف مردم از شما گلهمند هستند که چرا در دیدار با وزیر خارجه افغانستان، هیچ حرفی از حقوق قانونی آن ها به میان نیاوردید؟ چرا اجازه میدهید که یک دولت نیمبند تحت تأثیر عوامل خارجی به ملت ما و قوانین بینالمللی بیحرمتی کند؟
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی بیان کرد: در بازدید اخیر بنده از منطقه سیستان آنچه به وضوح روشن است، این است که وضعیت مردم صبور این خطه روز به روز بدتر می شود و در ماه های آینده با شروع فصل گرما فاجعهبار خواهد شد.
نماینده مردم زاهدان اضافه کرد: ما از وزیر امور خارجه به جد انتظار داریم در اولین فرصت با وزیر خارجه افغانستان تماس بگیرد و در خصوص حقآبه فصلی قانونی و رسمی کشورمان، حقوق قانونی ملت را احیا و استیفا کند و سپس با دیپلماسی فعال و مؤثر ضمن تضمین عملی قوانین بینالمللی، در پی جبران خسارتهای وارده به مردم رنجدیده سیستان و بلوچستان برآید.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: رئیس جمهور افغانستان سیستان و بلوچستان مجلس شورای اسلامی دستگاه دیپلماسی وزیر امور خارجه رودخانه هیرمند انفعال و سکوت بند کمال خان بین المللی اشرف غنی حق آبه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۸۷۳۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله گازانبری امارت طالبان به تعهدات آبی با ایران
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه فرهیختگان، روز یکشنبه ۹ اردیبهشتماه در گزارشی با عنوان «تفاوتی بین استراتژی امارت با دوران غنی نیست» به موضوع عدم پرداخت و رهاسازی کامل حقابه سیستان توسط طالبان حتی در این روزهای پربارش پرداختیم. این در حالی است که علیرغم تمام هشدارها درباره وضعیت وخیم آبی در جنوب شرق ایران که ناشی از مسدود بودن راههای آبی به این قسمت است، همسایه شرقی همچنان در حال انجام پروژههای آبی روی رودخانههاست. به همین منظور عملیات تکمیل پروژه سد «پاشدان»، از سدهای بزرگ افغانستان در مرز با ایران و در مسیر هریرود، با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیرو عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان در هرات آغاز شده است. کارشناسان حوزه هیدروپلیتیک معتقدند که با ساخت و بهرهبرداری از این سد در بالادست هریرود، تنش آبی در ایران و ترکمنستان تشدید خواهد شد. در همین رابطه با محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید.
ردپای هندوستان در هریرود
با توجه به اینکه مناقشه رودخانه فرامرزی هریرود با تکمیل سدهای و کانالها در بالادست افغانستان وارد فاز جدیدی خواهد شد، این مناقشه و بهخصوص سرمایهگذاری هندوستان در حوضه هریرود و پروژههای آتی شان مورد توجه خواهد بود. محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران و عضو هیات اندیشهورز هیدروپلیتیک و دیپلماسی آب بنیاد نخبگان کشور درباره این مناقشه گفت: «بهطور کلی شاید بشود سرمایهگذاری هند در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان را در میراث استعمار جستوجو کرد؛ وقتی تاریخ هند بهخصوص یک قرن اخیر را مرور میکنید تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بریتانیا بود و بعد با هند چندپاره مواجه شدیم که به کشور هند و پاکستان و بعدها پاکستان شرقی (بنگلادش) تقسیم و سبب مناقشات متعددی همانند مناقشه حلنشده کشمیر میشود. از همین رو با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان که در مهار آب فرامرزش دارد باعث شد این کشور بهجدیت سراغ سرمایهگذاری روی مهار این منبع برود و عملا بتواند از طریق افغانستان برای خودش اهرمهای فشار ایجاد کند. به هر حال افغانستان بخشی از ظهور و تداوم دیپلماسی آبی و عوامل سیاسی-اجتماعی در این منطقه را در سیاستهای هیدروپلتیکی که با توجه به موقعیت بالادستی که در چهار حوضهاش دارد میتواند پیش ببرد. البته موضوع فقط مربوط به ایران نیست؛ رودخانه فرامرزی کابل که در نزدیکی آتوک در پاکستان به رود سند منتهی میشود، خودش پتانسیل مناقشه آبی عظیمی را دارد. جالب است که همین مناقشه هم شاید به تعیین مرز استعماری خط ریورند ۱۸۹۳ برگردد که بریتانیا برای در امان ماندن هند شرقی از نفوذ شوروی به قبایل پشتون خودمختاری داد، حتی ردپای بریتانیا در مناقشه هیرمند بهوضوح قابل مشاهده است. جایی که مرز سیستان درونی و بیرونی را گلداسمیت بریتانیایی تعیین میکند و خاوریترین دلتای رودخانه هیرمند را بهعنوان مرز بین دو کشور قرار میدهد. گذشته از ردپای ناخجسته استعمار؛ هند با تقریبا دو میلیارد دلار پنجمین کشوری است که بیشترین سرمایهگذاری را در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان انجام داده؛ از بورسیه تحصیلی بگیرید تا استخراج معادن و.... اما در زمینه پروژههای آتی، نمیخواهم به این موضوع ورود کنم که امارت اسلامی بهجدیت دنبال این است که با مهندسی اجتماعی تحت پروژههایی همچون «قوشتپه»، مهاجران اخراجی پاکستان را در «آمودریا» که منابع دستنخورده عظیم انرژی را دارد بارگذاری کند، فقط میخواهم از یک پروژه دیگر تحت عنوان TAPI بگویم که به دلایل ناامنی در افغانستان به تعویق افتاده بود. درباره اهمیت این پروژه همین کافی است که بوش زمان حمله به افغانستان میگوید تکمیل استراتژی جنگ ما تکمیل پروژه تاپی است که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند انتقال بدهد و هدفش تامین سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به جنوب آسیاست.
همین چندروز قبل آقای «آمانوف»، رئیس اجراییه شرکت خط گاز تاپی، در مجمع سرمایهگذاری انرژی ترکمنستان در پاریس اعلام کرد که ترکمنستان به تکمیل بخش خود از پروژه لوله گاز تاپی متعهد است. ضمنا این نگرانی هم وجود دارد که این لوله گاز جایگزین مسیر طرح خط لوله گاز صلح بین ایران و پاکستان و هند هم باشد، یعنی عملا علاوهبر اینکه منابع آب را مهار میکند بهجد دنبال این است که وابستگیاش را به منبع انرژی ما کم کند. به نظرم پرواضح است که به سرانجام رساندن این پروژهها موقعیت ویژهتری در مذاکرات به طرف افغانستانی میدهد.
ماجرای ابرپروژه سد سلما در بالادست رودخانه هریرود
این پژوهشگر درباره ابر پروژه سد سلما که کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد گفت: کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا، پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد، ولی به دلیل ناآرامیهای داخلی فراز و فرودهایی داشت تا نهایتا در دوران رئیسجمهور غنی در ۱۳۹۵ با ظرفیتی حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب و با حمایت مالی ۳۰۰ میلیونی هند به بهرهبرداری رسید. جالب است که نخستوزیر، آقای مودی قبل از افتتاحیه بند سلما به ایران میآید و توافقنامه چابهار را امضا میکند و هنوز بعد از سالها خلف وعده کار واقعی انجام نشده است. همچنین در مراسم افتتاحیه سد سلما میگوید: «این پروژه راه صلح برای همگان را انتخاب کردم.»
شاید کسی با این نکته موافق نباشد و نگاهم به مناقشات بین کشورها کمی رئالیستی است، اما به این روند باید دقت کرد. استعمار کهن روزگاری هند را با ابزار زور و حمله نظامی تسخیر کرد و امروز فقط شیوه استعمار متفاوت شده و با مصادره واژه صلح و استخدام مجریان، همان شیوه قبلی را در کشورهای دیگر دنبال میکند. واقعیت این است که سایه استعمار همچنان هم بر سر مسائل و رفتارهای دولتها حاکم است و اصطلاحا «استعمار پوست انداخته» و حال «استعمار نوین» به شیوهای دیگر به دنبال تسلط و نادیدهگرفتن حق ملتهاست.
در عصر حاضر اگر کمی حواسمان جمع باشد متوجه میشویم که استعمار فرانو چطور بر باور و منش ملتها و هویتشان بهطور نامحسوس و بدون اینکه خود استعمارگران یا حتی مجریان بومی حضور مرئی داشته باشند چنگ میزند تا مناقشات آبی و غیرآبی را تشدید کند. شاید اهمیت دیپلماسی عمومی در مناقشه آبی مثل مناقشه هیرمند و هریرود در گذر زمان با تکمیل کانال و بندهای انحرافی و وابسته کردن جامعه محلی بالادست به این منبع حیاتی روشنتر شود؛ در زمانی که عملا ماهیت مناقشه از دولت-دولت به دولت-مردم شیفت پیدا کرد.
واقعا نمیخواهم شرایط را اورژانسی نشان بدهم. چون اولین کاری که در این شرایط میکنیم تراشیدن پروژه اورژانسی با پول بیتالمال است. در واقع میخواهم توجه کنیم که در آستانه حذفشدگی قرار داریم و مورد هجمه استعمار آبی هستیم و امروز هیچ چیزی مثل عنصر زمان مهم نیست.
حقابه تاریخی هیرمند تقلیل پیدا کرده است
مناقشه آبی میان دو کشور، قدمتی به تاریخ افغانستان دارد و در سالهای اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده. جلالی درباره رهیافت برون رفت از این شرایط تضاد منافع گفت: «نگرانی عمیق این است که کشورهای دیگر در نتیجه پرداختن صحیح به شکستهای دیپلماسی آبی شان در گذشته و بازتعریف نحوه همکاری درمورد مسائل آبهای فرامرزی، راهی برای آینده دیپلماسی آبی شان ترسیم کرده اند و سوال این است که آیا ما به این درک رسیدهایم که اگر بگوییم «در دیپلماسی آب چندان موفق نبوده ایم» متهم به تحریف واقعیت نشویم؟ البته موافقم که فضا آنچنان هم تاریک نبوده و نیست؛ اما اگر بپذیریم حقابه تاریخی معاهده هیرمند در صد و اندی سال و در طول تاریخ روابط بین دو کشور ایران و افغانستان تقلیل پیدا کرد تا نهایتا به ۱۶ درصد رسید یا طی دوران تکمیل سد انحرافی کمال خان، که هرچند تلاشهایی شد و حتی اخیرا دکتر ظریف هم در مصاحبه شان اذعان داشتند که با علم به اینکه سد انحرافی کمال خان برای منحرف کردن سیلاب است و حقیقتا هم همین است، وارد گفتگو شدند، اما بلاخره باید بپذیریم که علی رغم تلاشهای دستگاه دیپلماسی، نتوانستیم احداث این بند را به تعویق بیندازیم و سد انحرافی کمالخان تکمیل شد.
سوال اساسی این است که مصر چگونه در مناقشه رود نیل با اتیوپی و سودان توانست سالها احداث سد رنسانس (النهضه) را به تعویق بیندازد؟ از چه ابزارهایی استفاده کرد؟ از سد کمال خان که گذشت، اما قرار است برای سد بخش آباد روی سرشاخه فراه رود در آینده چه اتفاقی بیفتد؟ چه ابزارهایی برای به تعویق افتادن احداث سد بخش آباد -که میخی است بر تابوت کمارفته سیستان- داریم؟ نکته اساسی این است که حتی افغانستان با اندوخته تجاربش فارغ از اینکه چه دولتی و حکومتی مستقر باشد مشخص کرده راهبرد هیدروپلیتیکی اش در مواجهه با مناقشات با همسایگانش چیست. اما ما با توجه به وضعیت هیدروپلیتیکی خاصی که داریم و در جایی بالادستی، در جایی میاندست و در جایی پاییندست هستیم و تک تک این رودخانههای فرامرزی چالشها و بازیگران متعدد خودش را دارد، چه راهبرد هیدروپلیتیکی و ابزار قدرتی داریم؟ مثلا روی هم همین رودخانه هریرود در قسمت پایین دست با ترکمنستان چالش جدی بازسازی کانال «قرهقوم» را داریم یا راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی را داریم.
در قسمت بالادست با طرف افغانستانی با توسعه یکجانبه سد و کانال هایش بدون توجه به آب مورد نیاز پایین دست مواجهیم و حتی هیچ توافقنامهای روی این رودخانه فرامرزی با افغانستان نداریم. ما هنوز مشخص نکرده ایم چه دکترین هیدروپلیتیکی خاصی برای این حوضههای فرامرزی داریم. همچنین اخیرا در لحظات آخر بعد از سالها گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تصویب بند الحاقی ۱ ماده ۳۹ موافقت کرد که «نقشه راه دیپلماسی آب در چهارچوب دیپلماسی کلان کشور» تهیه شود؛ ضمن اینکه آیا این هم سندی است که قرار است به بایگانی برود یا سندی است که درنهایت قرار است یک دکترین برا حوضههایی با چالشها و بازیگران متعدد تجویز کنیم؟ در دکترین ما نسبت دیپلماسی انرژی ما با مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آبهای فرامرزی قراره دیده میشود؟ فرهنگ چطور؟ ترانزیت چطور؟ چابهاری که کانون رقابت هند و چین است؟ آیا با هند ادامه بدهیم که ۸ سال بدعهدی مکرر کرده آن هم با ۸۵ میلیون دلار؛ در چنین پروژه راهبردی، نمیبایست چند میلیارد دلار قرارداد باشد؟ اینها فقط سوال است.
توقع دارید حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا را داشته باشیم؟
این پژوهشگر درباره میزان حقابهای که این روزها رهاسازی شده گفت: «اجازه بدهید این نکته را هم یادآوری کنم؛ ما هم حقیقتا خوشحالیم از اینکه اندک آبی از حقابه ایران را دریافت کردیم ولیکن اینکه در تریبون رسمی یک نهاد رسمی اعلام میکنیم تا این لحظه اینقدر از حقابه هیرمند رهاسازی شد، این ابزار قدرت است؟ این دیپلماسی عمومی است؟ واقعا هم شاید توقع داشتند ما حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا در جام جهانی ۱۹۹۸ را تجربه کنیم!
وقتی ابزارهای قدرت مصر در تعویق احداث سد رنسانس را بررسی میکنید که چه کرد، یکی از ابزارهای بسیار مهمش همین بهکارگیری صحیح از دیپلماسی عمومی بوده است. ولی ما از این ظرفیت کمنظیر دیپلماسی عمومی بهدرستی استفاده نمیکنیم.
شاید زمانی سازش مبتنیبر مذاکره «برد-برد» حداقل در سطح فکری ایده جذابی بوده تا به یک نتیجه دوجانبه سودمند برسیم؛ اما واقعیت جهان امروز حقیقتا متفاوت شده است. کشورها اصولا حاضر نیستند در مذاکراتشان سهم برابر یا کمتری از طرف مقابل برای ملتهایشان بگیرند. ما باید تجدید نظری در رویکردهایمان در مذاکرات داشته باشیم و باید به این بیندیشم که چطور در مذاکرات میتوانیم یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خودمان و خوب برای دیگری ایجاد کنیم.
منحیثالمجموع فکر میکنم فیصله دادن به اثرات هیدروهژمونی در حوضه آبریز بینالمللی هریرود که بین چند کشور مشترک است و علیالخصوصانگیزه کشور بالادستی مثل حکومت امارات اسلامی که حاکمیت مطلق سرزمینی و توسعه یکطرفه رودخانهها را بدون توجه به پیامدهای آن در کشورهای پایین دست در پیش گرفته، حقیقتا مسیری صعبالعبور است؛ بهویژه اینکه روشن است سیاستهای دولت نوپای طالبان در راستای توسعه زیرساختهای آبی و ساخت سد و تکمیل کانالها به درهمتنیدگی این مناقشه خواهد افزود.
از طرفی دیگر این را هم در نظر داشته باشید که تقریبا جهان در حال تجربه سومین انتقال قدرت است. هرچند ایران همیشه در چنین بزنگاههایی در طول تاریخ تحت فشار بوده است؛ اما بخشی کوچکی از رهیافت را شاید در پاسخ به این سوال بشود جستوجو کرد که راهبرد کلان ما در این شرایط گذار نظام بینالملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بینالمللی است، آیا این است که باید در تنهایی استراتژیک به سر ببریم یا با توجه به اینکه انزواگرایی، انفعال و عدم تعامل نه با ژئوپلتیک ایران سازگار است، نه با فرهنگ سنتی ایران، از طریق چندجانبهگرایی و ائتلافسازی مبتنیبر همکاری راهبردی به استقبال این جهان پساقطبی برویم؟ و حالا در سطوح پایینتر، چطور این کلان راهبردمان، قرار است توسعه پایدار و امنیت آبی را برای ما به ارمغان بیاورد تا دچار خفگی هژمونی نشویم؟! و چطور میشود به یک بازتوزیع مجدد قدرت بین بازیگران درگیر این مناقشه آبی دست بزنیم تا در این حوضه آبریز فرامرزی فضاها را دوباره پیکربندی و تفسیر کنیم. حقیقتا نمیدانم که آیا روزگاری میرسد که بتوانیم موقعیتی را با ابزارهای قدرتمان ایجاد کنیم که در مذاکرات آبی مان یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خود و خوب برای دیگری ایجاد کنیم یا خیر. امیدوارم.